تاشی، که زمانی یک ستاره تنیس بود و حالا مربیگری میکند، همسر یک قهرمان تنیس است که در حال تجربه یک دوره باخت است. تاشی برای کمک به شوهرش برای بازگشت به پیروزی، استراتژی خاصی را در نظر میگیرد. اما زمانی که شوهرش باید با بهترین دوست سابق خود و دوست پسر سابق تاشی روبرو…
داستان فیلم در آینده دور در جریان است، زمانی که زندگی در کهکشان های مختلف عادی شده است و عصر پادشاهان دوباره برگشته است و نژاد های مهم و خاصی بر دنیاها حکومت می کنند.
در آینده نه چندان دور، میزان کامل عمر طبیعی یک انسان به 25 سال رسیده است و امکان زندگی بیشتر از این مدت زمان وجود ندارد. اما در شرایطی است که اگر فرد بسیار ثروتمند باشد می تواند با مهندسی ژنتیک، میزان طول عمر خود را تا بینهایت افزایش دهد. اما...
داستان فیلم در مورد پس از پخش شدن گازی سرما ساز در سطح کرهی زمین می باشد که با یخ بندان زمین تقریبا تمام زندگی های جاندارن کره ی زمین را نابود کرده است و حالا نجات یافتگان در قطاری بنام "یخ شکن" درحال سفر می باشند که آن نیز طبقه بندی شده است. در این فیلم مشاهده می کنیم که افراد ساکن در ...
«جان کانر» (استال) حالا بیست و پنج ساله است و T-X، پیش رفته ترین و پیچیده ترین روبات / انسان «اسکای نت» از دل زمان فرستاده می شود تا کار ناتمام T-1000، ماشین قبلی را به اتمام برساند. حالا تنها امید «کانر» برای زنده ماندن، «نابودگر» (شوارتسنگر)، آدم کش مرموز قبلی است...
بعد از وقوع اتفاقهایی غیر منتظره، گروهی از بازیگران یک فیلم جنگیِ پرهزینه، بالاجبار تبدیل به سربازهایی می شوند که تا قبل از آن فقط نقش آنهارا بازی میکردند...
سه اسکی باز جوان در زمان تعطیلی پیست اسکی روی تلکابین گیر می افتند. اکنون آن ها باید تصمیمات خطرناکی برای نجات جانشان بگیرند، یا اینکه همان بالا بمانند و از سرمای شدید بمیرند...
یک داستان عاشقانه درباره یک دختر نوجوان و عشق او که اتفاقاً یک مرده است. پس از یک سری اتفاقات وحشتناک که او را به زندگی باز میگرداند، این دو برای یافتن عشق، خوشبختی و چند عضو بدن گمشده سفر خود را آغاز میکنند...
یک پیغام رمزگذاری شده از گذشته ی باند، به وی سرنخی از گروه تروریستی بزرگی به نام "اسپکتر" میدهد. باند به دنبال کشف و نابودی این گروه رفته و در این حال نیز مشکلات سیاسی زیادی برای زنده و فعال نگه داشتن سرویس مخفی انگلستان دارد...
داستان این فیلم درباره خانواده ای کشاورز است که دوایری مرموز را در کشتزارهای شان می یابند. «گراهام گس» (مل گیبسون) پدر این خانواده کشیشی است که پس از کشته شدن همسرش در حادثه رانندگی، لباس کشیش را از تن در می آورد و دچار درگیری درونی و معنوی می شود. شش ماه پس از مرگ همسرش، او رشته دوایری عظیم را در ...
"سَم ویتوسکی" اکنون اتوبوت ها را به حال خود رها کرده و تصمیم گرفته یک زندگی معمولی داشته باشد. اما زمانی که ذهنش با علائم مرموزی پر می شود، «دسپتیکون» ها به دنبال او می افتند، و او بار دیگر به نبرد تبدیل شوندگان باز می گردد.