کینگ مووی

این برنامه وقایع مرموز و خشونت آمیز مربوط به سفر یک خانواده در شب هالووین در سال 1938 و سرنوشت درهم تنیده آنها با خانواده دیگری در کشتی مخوف اقیانوسی امروزی را بررسی می کند.

یکی از دانش آموزان کارلا نواک متهم به دزدی می شود. کارلا که تصمیم گرفته به حقیقت ماجرا پی ببرد، در کشمکش کمال مطلوبش و قوانین مدرسه گیر می افتد و عواقب کارهایش باعث می شود اراده اش در معرض نابودی قرار بگیرد...

فرمانده اردوگاه آشویتز "رودولف هوس" و همسرش "هدویگ" در تلاشند تا در خانه و باغ کنار اردوگاه یک زندگی رویایی برای خانواده خود بسازند.

«اتان هانت» (تام کروز) و گروهش در غیرممکن ترین ماموریت خود تابحال قرار می گیرند، یعنی از بین بردن سندیکا، یک سازمان بین المللی سرکش که با افراد بسیار ماهر خود متعهد به نابود کردن آی.ام.اف می باشد...

روایت تجارب وحشتناک یک سرباز آلمانی در جبهه غربی در جنگ جهانی اول...

«کوین لومکس» (کیانو ریوز) یک وکیل مدافع جوان، بی‌باک و شکست ناپذیر ساکن شهری کوچک در فلوریدا است. او توسط قدرتمندترین شرکت حقوقی دنیا در نیویورک استخدام می شود و با وجود مخالفت مادرش که نیویورک را شهری پر از فساد می داند پیشنهاد کار را پذیرفته و بهمراه همسرش به نیویورک می رود...

یک پیغام رمزگذاری شده از گذشته ی باند، به وی سرنخی از گروه تروریستی بزرگی به نام "اسپکتر" میدهد. باند به دنبال کشف و نابودی این گروه رفته و در این حال نیز مشکلات سیاسی زیادی برای زنده و فعال نگه داشتن سرویس مخفی انگلستان دارد...

نیمیشن فوق العاده زیبا و دیدنی گیسو کمند (Tangled) داستان شاهزاده ای می باشد که در قلعه خود اسیر شده است. ناگهان این شاهزاده زیبا روی که دارای گیسوانی بسیار بلند می باشد ، عاشق پسری شده که سارق بوده و تنها راه رسیدن به این پسر ، فرار از قصر می باشد و …

جنگ جهانی دوم. چهار بچه از راه گنجه ای بزرگ به سرزمین نارنیا می روند که زیر سلطه ی ملکه خبیثی است که آن جا را در زمستانی ابدی نگه داشته و مانع ورود کریسمس به آن جا شده است. منجی شیروش بزرگ، «اصلان» نیز برای نجات «نارنیا» و ساکنانش به کمک بچه ها می آید...

"جان مکلین" (بروس ویلیس) به همراه یک مغازه دار مجبور می شود در بازی یک بمب گذار شرکت کند، اما در همین حال تمام نیویورک را برای پیدا کردن آن فرد زیر پا می گذارد.

یک ستاره سینمایی و یک نو عروس افسرده که با هم هیچ نسبتی ندارند، یکدیگر را در توکیو می بینند و رابطه‌ای بین شان آغاز می شود.

در آپریل 1945، همان طور که دشمنان آخرین حرکت خود را به سمت نیروهای اروپایی انجام می دهند، یک ارتش جنگی به سرپرستی وارددی و پنج همراهش به یک ماموریت خطرناک در پشت خط دشمن فرستاده می شوند. بدون اسلحه و بدون افراد زیاد، وارددی و گروهش با خطر مرگ در مقابل نازی های آلمانی مواجه می شوند...